این خاطره ی پیر به هم می ریزدآرامش تصویر به هم می ریزد
ای روح مرا تا به کجا می بری ام
دیوانه ی این سرابِ خاکستری ام
می سوزم و می میرم و جان می گیرم
با این همه هر بار زبان می گیرم
در خانه ی من پنجره ها می میرند
بر زیر و بم باغ، قلم می گیرند
این پنجره تصویر خیالی دارد
در خانه ی من مرگ توالی دارد
در خانه ی من سقف فرو ریختنی ست
آغاز نکن،این اَلَک آویختنی ست
بعد از تو جهانِ دگری ساخته ام
آتش به دهانِ خ كاش مي شد عشق را تفسير كرد...
ما را در سایت كاش مي شد عشق را تفسير كرد دنبال می کنید
برچسب : عاشقانه,علیرضا, نویسنده : www0 بازدید : 192 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 15:12